تا جایی که همه به یاد می آورند خیابان وحشت را تاریکی در بر گرفته و شب پایدارهمچنان ادامه داشت. اما وقتی ملیون ها عنکبوت از خانه ی شماره ی 5 فرار کردند و همه جا با تار های خفه کننده ی خود پوشاندند خیابان وحشت سیاه تر شد.لوک ریسوس وکلو
در جست و جوی سومین یادگاری پدران موسس خیابان وحشت هستندکه قلب یک مومیایی باستانی است.آن ها به نبرد باعنکبوت های سیاه و غیر عادی می پردازند غافل از این که عالی جناب اتو اسنیر هم در لحظه مصمم به جنگ با آن هاست...