یادداشت های محمد عرفان بهنام پور

اونی ک داد به من حرص منو گای*یدم اخر قصرو گاییدم

یادداشت های محمد عرفان بهنام پور

اونی ک داد به من حرص منو گای*یدم اخر قصرو گاییدم

من:16ساله

همتون داداشیامین

شروع وبنویسی:8مرداد98



آخرین نظرات
  • ۱۸ اسفند ۰۱، ۱۶:۰۶ - کلینتون
    سلام
  • ۶ فروردين ۰۱، ۰۰:۵۴ - sarngon :)
    من

۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۹ ثبت شده است

یعقوب لیث صفاری

«248 - 265 ق / 862 - 879 م»

آغاز قدرت گیری یعقوب

یعقوب، فرزند لیث، رویگر زاده‏ای سیستانی، از اهل قریه قونین؟ بود که در جوانی به همراه برادرانش: عمرو و علی، در عیاریها و شبگردیهای شهر شرکت می‏جست.
در روزگار یعقوب و به ویژه در زادگاهش سیستان؛ که خاطره پهلوانیهای خاندان زال و سام نریمان در اذهان مردم هنتوز زنده بود، خاطر رویگر زاده جوان و عیار پیشه، که متأثر از قصه‏های رستم و جنگجوییهای پهلوانی‏اش بود، از همان ایام جوانی، پتک و چکش رویگری را کنار نهاد و شمشیر و سلاح جنگاوری بر گرفت.

در آغاز راهزنی را پیشه کرد اما مدتی بعد شیوه عیاری، او را از تعدی در حق فقرا و مظلومان منع کرد، از این رو، یعقوب در نزد مردم پهلوانی محبوب جلوه کرد.

یعقوب با دسته کوچک عیارانش که به خاطر سخاوت و فتوت وی، گردش جمع شده بودند، توانست در بین دسته‏های غازیان و مطوعه ی محلی حیثیت و اعتبار قابل ملاحظه‏ای کسب کند.

در آغاز برای مدتی به گروه مطوعه داوطلب ولایت - تحت رهبری صالح البستی - که به مبارزه با آشوبگران و عمال نالایق محلی برخاسته بودند، ملحق شد.

چندی بعد به درهم بن نصر که توانست در رأس دسته‏های جنگجوی خویش، زرنج را از دست حکام و عمال بی کفایت طاهریان خراسان بیرون آورد، گروید و در جنگی که در این ایام، با یک سر کرده خوارج محلی به نام «عمار» کرد، او را کشت و اندکی بعد، سر کرده انتخابی جنگجویان ضد خوارج شد.

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۳:۲۳
محمد عرفان بهنام پور